کد مطلب:369751 شنبه 7 اسفند 1395 آمار بازدید:241

نیایش سی و هفتم
 . دعای آن حضرت است در اعتراف به تقصیر در ادای شکر .




بار خدایا ، کس هنوز سپاس نعمتت را چنان که باید به جای نیاورده که نعمت دیگرش ارزانی داری و شکری دیگرش واجب گردانی .




بار خدایا ، بنده تو ، هر چه در طاعت تو کوشد به جایی نرسد واز طاعت تو ، آن سان که در خور فضل توست ، قاصر آید .




بار خدایا ، شکر گزارترین بندگان تو از سپاس تو عاجزاند و عبادت کننده ترین عابدان تو در عبادت خویش قاصر .




هیچ کس مستحق آن نیست که تواش بیامرزی و آمرزش تو به پاس شایستگی او باشد ، و هیچ کس مستحق آن نیست که تو از او خشنودباشی و بحق سزاوار این خشنودی تو بود . پس هر که را آمرزیده ای ازانعام توست و از هر که خشنود گشته ای از فضل و احسان تو .




بار خدایا ، در برابر اندک سپاسی جزای فراوان دهی و در برابر اندک طاعتی ثواب بسیار ، چنان که گویی شکرگزاری بندگانتبا آنکه در برابر آن برایشان ثوابی مقرر داشته ای و اجری عظیم داده ای چیزی است که آنان را در برابر تو یارای سر بر تافتن از آن بوده است که پاداششان می دهی ، یا آنکه خود




سبب آن نبوده ای که اکنون جز ایشان عطا می فرمایی ! نه چنین استای خداوند منکه زمام کار بندگان تو به دست تو بوده پیش از آنکه توان عبادتشان باشد و ثواب ایشان رامهیا کرده ای پیش از آنکه به اطاعتت روی آرند . زیرا شیوه توبخشندگی است و خوی تو نیکوکاری است و راه و آیین توبخشایندگی .




بار خدایا ، همه آفریدگان معترفند که هر که را عقوبت کنی بر او ستم نکرده ای و همگان بر این گواهند که هر که را از عذاب رهایی بخشی در حق او احسان کرده ای و همه اقرار می کنند که حق عبادت و شکر تورا آن چنان که در خور آن هستی به جای نیاورده اند .




بار خدایا ، اگر آدمیان را شیطان نفریفته و از طاعت تو باز نداشته بود ، هیچ گنهکاری جامه جان به گناه نمی آلود و اگر باطل را در چهره حق جلوه نمی داد ، هیچ گمگشته ای راه تو گم نمی کرد .




خداوندا ، منزهی تو . وه که چه آشکار است نشان کرم تو در معامله باآن که اطاعتت کند یا معصیت ورزد : فرمانبردار را پاداش نیکو می دهی و حال آنکه تو خود توان فرمانبرداری اش داده ای و کیفر گناهکار را باآنکه در موآخذتش قدرت داری به تأخیر می افکنی . هر دو را چیزی عنایت می کنی که نه سزاوار آن بوده اند و اعمالشان از احسانی که در حقشان روا می داری قاصر است .




بار خدایا ، اگر آن را که فرمانبردار توست ، به مقتضای عملشکه تو خود بر آنش گماشته ایپاداش می دادی ، بیم آن بود که ثواب تو ازدست بدهد و نعمتی که عنایتش داشته ای زایل گردد . ولی تو به کرم خود ، در برابر اندک زمانی




عبادت در این دنیای فانی ، پاداشی طولانی و جاویدان می دهی و در برابر اعمالی زود گذر ثوابی بی پایان و بی زوال عطا می فرمایی . فراتر از این ، از بنده خود که از روزی تو خورده است و هم بدان توان طاعتش بود عوض مطالبه نکرده ای . برای رسیدن به آمرزش تو ابزاری به کار داشته که تو برسر آن بر او تنگ نگرفته ای .




بار خدایا ، اگر نه چنین کرده بودی ، بنده تو همه آنچه را به رنج فراهم کرده و به کوشش فرا چنگ آورده بود در برابر کمترین انعام و احسانت از دست می داد و خود در گرو دیگر نعمتهایت در نزد تو باقی می ماند . پس در این حال چه وقت مستحق چیزی از ثواب تو می بود ؟ هیچ گاه .




ای خدای من ، این حال کسی است که تو را فرمان برده باشد و راه کسی است که تو را عبادت کرده باشد . اما در کیفر آن کس که در امر توعصیان ورزیده و مرتکب مناهی شده ، تعجیل نکردی ، باشد که ازمعصیت تو دست بردارد و به طاعت تو باز گردد ، حال آنکه در همان نخستین گناه مستحق همه عقوبتهایی بود که برای همه آفریدگانت مهیا داشته ای .




بار خدایا ، اگر کیفر گناهان را به تأخیر افکنده ای و در خشم و انتقام وعقاب درنگ کرده ای چشم پوشی توست از حق تو ، و خشنودی توست ، بی آنکه چنین خشنودی بر تو لازم آمده باشد .




پس ای خداوند ، چه کسی از تو کریم تر است ؟ چه کسی شقی تراست از آن شوربخت که پای در راه خلاف رضای تو نهد و خود را به هلاکت




رساند . نه ، هیچ کس . بار خدایا ، تو فراتر از آن هستی که جز به احسانت وصف کنند و کریم تر از آن هستی که جز به سبب دادگری ، ازتو بیمناک شوند . از جور تو بر کسی که عصیان می کند حیفی نیست وکسی که به راه رضای تو می رود از آن بیم ندارد که در پاداش او غفلت ورزی . پس بر محمد و خاندانش درود بفرست و آنچه مرا آرزوست برمن ارزانی دار و بر هدایت من بیفزای تا توفیق عملم نصیب گردد . انک منان کریم .